Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما و به نقل از روابط عمومی وزارت آموزش‌وپرورش، سال ۱۳۲۰ بنای مدرسه شهیدستان را می‌گذارند. در ۳۰ کیلومتری غرب شهر اصفهان؛ مدرسه هشتاد و یک ساله که هنوز پایگاهی برای آموزشِ دانش آموزان خطه‌ نجف آباد است. «دبیرستان شهید محمد منتظری»، شناسنامه‌اش ۲۳۴ شهیدش است با مهری که بر روی پیشانی‌اش خورده؛ «شهیدستانِ ایران».

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



این مدرسه را با عنوان پرشهیدترین مدرسه کشور می‌شناسند که دانش آموزان زیادی از آن در سالهای دفاع مقدس به شهادت رسیدند. بنابر شواهد، در طول سالهای دهه ۶۰ این شهیدستان در سه رشته تحصیلی علوم انسانی، ریاضی و علوم تجربی فعالیت می‌کرد و هزار و ۲۰۰ دانش‌آموز داشت. به اذعان مدیران این واحد آموزشی در طول سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۸، آنچه که این مدرسه را در بین دیگر مدارسِ آن سال ها، متمایز کرد، بُعد معنوی دانش آموزان بود که در کنار بُعد آموزشی‌اش، جلوه خاص و متفاوتی داشت.

برای آنها جبهه همان مدرسه بود اما با شکل و شمایلی دیگر، برای همین گاهی بی خیال درس می‌شدند و می‌زدند به دل عملیات‌ها؛ می‌زدند به دل شهادت! آنچه در ادامه می‌خوانید روایت دو مدیر این مدرسه در همان سالهاست؛ روایت «مهدی ابراهیم» و «اسدلله طراوت»!

دانش‌آموزانی زمانه شناس
راوی: مهدی ابراهیم - مدیر دبیرستان شهید محمد منتظری (۱۳۶۸-۱۳۶۴) -  رییس اداره آموزش و پرورش شهرستان نجف آباد (۱۳۸۴-۱۳۸۲)

*دبیرستان شهید منتظری یکی از دبیرستان‌های بزرگ شهرستان نجف‌آباد بود که در آن زمان حدود هزار و دویست دانش‌آموز داشت؛ مدرسه‌ای که از نظر درسی و اخلاقی و مذهبی، جزء مدارس ناب نجف آباد، به حساب می‌آمد. نمازهای جماعتی که آن سال ها در این مدرسه برگزار می‌شد، یکی از بی‌نظیرترین نمازهای جماعت دانش آموزی بود که هیچ وقت دیگر برای منِ مدیر در سال های کاری‌ام، تکرار نشد.

دانش‌آموزان بدون هیچ اجباری در برنامه نماز جماعت شرکت و حتی در برگزاری آن مشارکت می‌کردند. با بلند شدن صدای اذان، موکت‌ها با مشارکت و همراهی بچه‌ها، داخل حیاط پهن می‌شد، و با اتمام نماز جماعت، دوباره با همراهی بچه‌ها، موکت‌ها جمع می‌شد. بعد از آن هم بلافاصله دانش آموزان سرکلاس‌های درسشان حاضر می‌شدند. شب‌های جمعه هم با قرائت دعای کمیل می‌گذشت. بچه‌ها خودجوش در مدرسه دعای کمیل برگزار می‌کردند. یا به عنوان مثال برنامه ریزی می‌کردند بروند خانه فلان شهید دانش آموز و از پدر و مادرش دلجویی کنند. جو بسیار عجیبی بود؛ معنوی و دوست داشتنی.

* بچه‌ها به واسطه ارتباطاتی که داشتند، از زمان عملیات‌ها خبردار می‌شدند و به هرصورتی که بود، با بسیج و هلال احمر و جهاد سازندگی، خودشان را به مناطق عملیاتی ‌می‌رساندند. خب به این شکل تعداد زیادی از دانش آموزان در یک زمان واحد، در مدرسه نبودند و بزرگواری و همکاری باقی دانش‌آموزان بود که اجازه نمی‌داد کار مدرسه روی زمین بماند و با همت‌شان، کلاس ها را برگزار می‌کردند. گاهی اوقات پیش می آمد که معلم هایمان هم در جبهه بودند که این موضوع را هم به خوبی بچه ها مدیریت می کردند؛ به این صورت که کلاس‌ها قبل از ساعت ۸ صبح و با حضور معلمان دیگر برگزار می‌شد و دانش آموزان هم سر کلاس‌ها حاضر می‌شدند.

*دانش آموزان این مدرسه با اینکه سطح علمی خوب و بالایی داشتند اما زمان شناس بودند و مواقعی که به حضورشان در جنگ و مناطق عملیاتی نیاز بود، دریغ نمی کردند و غافل از جبهه ها نبودند. خاطرم است یکسال از سه کلاس تجربی ما، نزدیک ۱۴ دانش آموز در رشته‌های پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی قبول شدند؛ همگی هم دولتی. سال بعد هم، یکی از کلاس‌های رشته ریاضی ما، ۹۹ درصد قبولی در دانشگاه‌های دولتی داشت. آن موقع ها هم خبری از سهمیه و دانشگاه آزاد نبود. دانش‌آموزان ما هم درس را داشتند، هم جبهه را و از نظر اخلاقی به جرات می توان گفت بچه های بسیار خوبی بودند که مثل آنها را ندیدیم و نخواهیم دید. یادم است شهیدی داشتیم به نام همدانی. نتایج کنکور که آمد پزشکی قبول شد اما او قبل از اعلام نتایج به شهادت رسیده بود.

*یک روز نامه‌ای از رییس دانشگاه صنعتی اصفهان به مدرسه رسید با این مضمون که از مدیر و دبیران و دانش آموزان به دلیل آمار بالای قبولی در دانشگاه تشکر می شود. من فکر می کنم آن سال ها با وجود همه مشکلات و کمبودهایی که در کشور بود، یکی از بهترین دوران دبیرستان شهید منتظری بود. هم دانش‌آموزان و هم معلمان خوبی داشتیم که با عشق و علاقه برای بچه ها کار می‌کردند. گذشت و مردانگی، باهم بودن، حس همکاری و مشارکت از ویژگی‌های آنها بود.

*آن سالها همه کنار هم بودند؛ چه معلم و چه دانش‌آموز، هر کدام به نحوی در مدرسه صادقانه و خالصانه خدمت می‌کردند. به طور مثال آن سالها کلاس کنکورکه نبود، معلم ها با بچه‌ها کار می‌کردند و برای امتحان آماده‌شان می‌کردند. یا مثلا دانش‌آموزی که می‌رفت جبهه و مدتی سر کلاس درس غایب بود، زمانی که بر می گشت، با کمک و همکاری معلمش، خود را به کلاس می‌رساند.

*آن زمان اعتقادات مذهبی مردم شهر بسیار قوی بود. به هرحال وقتی مردم یک شهرستان نسبتا کوچک، یک لشکر بزرگ را در جنگ تامین و هر ماهه تعداد زیادی نیرو به جبهه اعزام می‌کردند، این مساله روی مردم آن تاثیر زیادی می گذاشت. روی دانش آموزان آن تاثیر می‌گذاشت. روی پیر و جوان آن تاثیر می‌گذاشت طوری که هر کسی وظیفه خودش می دانست برود، حتی اگر شهید شود. من فکر می کنم این نتیجه اعتقادات مذهبی مردم بود. نتیجه یکدست بودن و وحدت رویه داشتن وقتی همه در یک مسیر بودند.

۲۲ بهمن بود. از نظر مالی خیلی در مضیقه بودیم؛ به شکلی که توان برگزاری هیچ برنامه ای را در مدرسه نداشتیم. تصمیم گرفتم از دانش‌آموزان بخواهم برای ۲۲ بهمن، خودشان کلاس ها را تمیز و بعد از آن تزیین کند. باور کنید بچه‌ها با دست خالی، آن قدر ذوق و ابتکار به خرج دادند که قابل توصیف نیست.

*وقتی دانش آموزی از مدرسه ما شهید می شد، بچه ها و هم کلاسی‌هایش، عکسش را توی کلاس می گذاشتند یا مثلا حجله‌ای آماده می کردند و توی راهرو یا حیات مدرسه قرار می دادند. با پارچه قرمز هم محوطه را تزیین و بعد چراغانی می‌کردند. یک نوار قرآن هم توی مدرسه می‌گذاشتند. از بس شهید زیاد بود، بچه ها از این کارها لذت می‌بردند. نه به این صورت که تو بخورند یا عقب نشینی کنند یا ناامید بشوند، اتفاقا آنقدر فاز معنوی این برنامه ها زیاد بود که بچه‌ها را بیشتر ترغیب به حضور در جبهه‌ها می کرد. من فکر میکنم آن روزها بعد معنوی مدرسه در کنار بعد آموزشی جلوه خاصی داشت.

بعضی اوقات هم توی مدرسه قرار می گذاشتند بروند خانه فلان رفیق شهیدشان. بعد هم توی مدرسه اعلام می کردند تا هر کسی آمادگی دارد، به اتفاق آنها راهی شود. اول نماز مغرب و عشا را توی مسجد می‌خواندند و بعد از آنجا به سمت خانه شهید می‌رفتند.

مدرسه‌ای نخبه‌پرور
راوی: اسدلله طراوت - مدیر دبیرستان شهید محمد منتظری (۱۳۶۴-۱۳۵۷)

*دبیرستان از همان ابتدای ورود من، حالت طبیعی نداشت. از انقلاب و شرایط خاصش گذشته بودیم و با پدیده جنگ روبرو شده بودیم.

جنگ که شروع شد، تعداد زیادی از دانش آموزان ما که هم عضو انجمن اسلامی دبیرستان و هم فعال فرهنگی بودند، به سمت جبهه‌ها رفتند، در نتیجه بیشتر کلاس های ما در یک زمان مختل شدند. آن زمان ما از غیبت دانش آموزان مدرسه، متوجه می شدیم که عملیات شده است.

با این حال و در این شرایط ما باز هم بهترین مدرسه بودیم؛ هم از نظر علمی هم از نظر فعالیت های مذهبی و فرهنگی. ما آن سالها، بهترین نتایج کنکور را در این مدرسه داشتیم. تعداد زیادی از محصل‌های ما که از اتفاق جبهه هم رفته بودند، بعد از بازگشت از جبهه در بهترین دانشگاه ها قبول شدند و مدارج علمی را طی کردند و پزشک و مهندس شدند. برخی هم کنکور می‌دادند و می‌رفتند، اما زمانی که نتایج کنکور می‌آمد، آنها به شهادت رسیده بودند. اغراق نیست اگر بگویم دبیرستان شهید منتظری در سالهای مدیریت من نخبه های زیادی را رشد و پرورش داد.

*تعداد شهدای دبیرستان شهید منتظری تا زمانی که من در مدرسه بودم، ۱۰۴ شهید بود. یادم است عکس همه شهدا را در سالن مدرسه نصب کرده بودیم. بیشتر شهدا هم از دانش آموزان رشته ریاضی بودند. خبر شهادت بچه ها از طریق خانواده‌‌شان یا از طریق سپاه و بسیج به مدرسه داده می شد. مدرسه هم در مراسم صبحگاه اعلام می کرد. موقع تشییع بچه ها هم عموما مدرسه تعطیل می‌شد.

*ما یک انجمن اسلامی در مدرسه داشتیم که اکثرا به وسیله همین دانش‌آموزان که از اتفاق بسیاری از آنها شهید شدند، اداره می شد. یکی از کارهای انجمن اسلامی برگزاری دعای کمیل بود. بچه ها روزهای پنجشنبه روزه می گرفتند. اذان مغرب و عشا، نماز جماعت می خواندند. روزهایشان را افطار می‌کردند و بعد هم دعای کمیل می خواندند. مدرسه را درواقع آنها می‌چرخاندند.

منبع: خبرگزاری صدا و سیما

کلیدواژه: دانش آموزان تعداد زیادی دعای کمیل نجف آباد کلاس ها آن سال سال ها بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۶۴۶۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فیلم رقص و‌ شادمانی معلم در کلاس در روز معلم

در بسته زیر اخبار و محتوا‌های آموزشی پیرامون «دانش‌آموزان برای فرار از مدرسه چه نقشه‌ای کشیدن! + فیلم»، «همه آنچه باید از بار الکتریکی در فیزیک بدانیم»، «اگه چشم اتمی داری، 8 ثانیه‌ای کدوتنبل بداخلاق رو پیدا کن»، «حکایت خواندنی از ضرب المثل توبه گرگ مرگه؛ خلاصه حواستون باشه»، «اگه چشم اتمی داری، 8 ثانیه‌ای کدوتنبل بداخلاق رو پیدا کن»، «فیلم خواستگاری دانش آموز دختر از آقا معلم؛ چه نامه‌ای هم براش نوشته!»، «عکس هایی از کوچکترین مدرسه دنیا»، «» را با کلیک بر روی تیتر بخوانید.

برای خواندن مطالب روی تیترها کلیک کنید

نقاشی شاهکار معلم ژاپنی روی تخته سیاه کلاس

رقص و‌ شادمانی معلم در کلاس در روز معلم

در مورد سریال حشاشین چه می دانید؟

 

عکس هایی از کوچکترین مدرسه دنیا

فیلم خواستگاری دانش آموز دختر از آقا معلم؛ چه نامه‌ای هم براش نوشته!

اگه چشم اتمی داری، 8 ثانیه‌ای کدوتنبل بداخلاق رو پیدا کن

حکایت خواندنی از ضرب المثل توبه گرگ مرگه؛ خلاصه حواستون باشه

همه آنچه باید از بار الکتریکی در فیزیک بدانیم

دانش‌آموزان برای فرار از مدرسه چه نقشه‌ای کشیدن! + فیلم

قدرت تمرکزت رو بسنج؛ تخته‌ای رو که دارت قرمز داره 15 ثانیه‌ای پیدا کن

این شیرینی یه تخم‌مرغی رو خیلی راحت روی گاز درست کن

با این روشها کم درس بخون اما نمره‌ی عالی بگیر

وقتی رضا رشیدپور آهنگ اون ور آبی میخونه + فیلم

کسانی که بیشترین تمرکز را دارند میتوانند 3 تفاوت دو عکس را پیدا کنند

 

دیگر خبرها

  • فیلم رقص و‌ شادمانی معلم در کلاس در روز معلم
  • بهره برداری از ۱۵۷ کلاس درس در خواف
  • واژه ای به نام سمپاد به گوشتان خورده است ..
  • مشق الفبای زندگی در آغوشی شاید مهربان‌تر از مادر
  • چالش کلاس‌های پرتراکم؛ از سردرگمی تا توقعات نابجا از معلمان
  • چالش کلاس‌های پرتراکم؛ از سردرگمی تا توقعات نابه‌جا از معلمان
  • دانش آموزان دیجیتالی، کلافه از امر و نهی ها
  • تعیین تکلیف اردوگاه«سی پی» سوادکوه بعد از ۳۰ سال در دولت سیزدهم انجام شد
  • مدرسه‌ای با یک معلم و یک دانش آموز
  • اجبار دانش‌آموز برای تهیه لباس فرم جدید ممنوع است